رابطه بین مقیاس کلینیکی و شاخصهای الکترومیوگرافی در ارزیابی اسپاستیسیته بعد از سکته مغزی
Authors
Abstract:
سابقه و هدف: اسپاستیسیته یکی از اختلالات شایع حرکتی می باشد که در 30-20 درصد بیماران مبتلا به سکته مغزی رخ می دهد. مقیاس اصلاح شده اصلاح شده اشورث (MMAS) یک تست کلینیکی جدید برای اندازه گیری اسپاستیسیته عضلانی است که به طور فزاینده ای در کلینیک و تحقیقات استفاده می شود. این مطالعه به منظور بررسی رابطه بین مقیاس MMAS و پارامترهای الکترومیوگرافی (EMG) در ارزیابی اسپاستیسیته عضله فلکسور مچ انجام شد.مواد و روشها: در این تحقیق که از نوع بررسی اعتبار معیار همزمان می باشد، 11 بیمار زن با همی پلژی ناشی از اولین سکته مغزی شرکت کردند. اسپاستیسیته عضلات فلکسور مچ دست مبتلای بیماران، با استفاده از مقیاسMMAS همزمان با ثبت EMG ارزیابی گردید. همبستگی درجات مقیاس MMAS با پارامترهای الکترومیوگرافی مقایسه شد.یافته ها: میانگین سنی بیماران 11±82/51 سال (دامنه 69-32) و میانگین مدت ابتلا 6/19±82/17 ماه (دامنه 48–1) بود، همبستگی معنی داری بین مقیاس MMAS و همه پارامترهای الکترومیوگرافی شامل میانگین دامنه (02/0, p=64/0r=)، حداکثر دامنه (05/0, p=53/0r=)، مدت زمان فعالیت الکتریکی (01/0p=، 72/0r=)، زمان تاخیری (01/0p=، 69/0=r=) و زمان صعود دامنه (04/0p=، 56/0=r) وجود داشت.نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه مقیاس اصلاح شده اشورث معیار معتبری برای ارزیابی اسپاستیسیته می باشد.
similar resources
بررسی توافق بین دو آزمونگر در استفاده از مقیاس اصلاح شده تاردیو برای ارزیابی اسپاستیسیته عضلانی به دنبال سکته مغزی
هدف: اسپاستیسیته یک جزء سندرم نورون محرکه فوقانی است که با افزایش وابسته به سرعت رفلکس های کششی تونیک مشخص می شود. هدف این تحقیق، ارزیابی پایایی مقیاس اصلاح شده تاردیو از طریق بررسی توافق دو آزمونگر در ارزیابی اسپاستیسیته عضلانی به دنبال سکته مغزی می باشد. روش بررسی: در این تحقیق که از نوع تحلیلی و اعتبارسنجی می باشد، 30 بیمار دچار فلج اسپاستیک نیمه بدن ناشی از سکته مغزی از بین مراجعین درمانگاه...
full textبررسی مقدماتی رابطه بین مقیاس اصلاح شده اصلاح شده اشورث با معیار بیومکانیکی در ارزیابی اسپاستیسیته عضلات باز کننده زانو در بیماران مبتلا به همی پارزی بعد از سکته مغزی
Introduction & Objective: The Modified Modified Ashworth Scale (MMAS) is a clinical meas-ure that has been recently developed for the assessment of muscle spasticity. There is a dearth of research on the validity of the MMAS. The aim of the present study was to investi-gate the relationship between the MMAS and the biomechanical measure of work-velocity slope in assessing knee extensor muscle...
full textارزیابی اسپاستیسیته در بیماران مبتلا به سکته مغزی (مروری سیستماتیک بر مطالعات گذشته)
مقدمه و اهداف با توجه به اهمیت اسپاستیسیته در درمان بیماران با ضایعه نورون محرکه فوقانی هدف از این تحقیق ، مروری نظام مند بر مطالعات مرتبط با اندازه گیری و روش های ارزیابی اسپاستیسیتی در بیماران با اختلالات عروقی مغز می باشد تا شاید بتوانیم با توجه به مزایا و معایب هر روش بهترین روش را برای ارزیابی میزان اسپاستیسیتی سفارش نماییم. مواد و روشها جستجوی مطالعات انجام شده در فاصله زمانی 1995 تا 201...
full textاسپاستیسیته پس از سکته مغزی: مروری نظام مند و متا آنالیزبر مطالعات گذشته
Background and purpose: Post stroke spasticity has detrimental effects on quality of life and functions of patients. Moreover, it causes high economic and mental burden. Recognition of factors associated with spasticity can help in its treatment and prevention. The purpose of this study was to systematically review and meta-analysis of previously published studies concerning the prevalence of p...
full textبررسی مقدماتی رابطه بین مقیاس اصلاح شده اصلاح شده اشورث با معیار بیومکانیکی در ارزیابی اسپاستیسیته عضلات باز کننده زانو در بیماران مبتلا به همی پارزی بعد از سکته مغزی
مقدمه و هدف: مقیاس اصلاح شده اشورث یک معیار کلینیکی است که اخیرا برای ارزیابی اسپاستیسیته عضلانی ارائه شده است . تحقیقات بسیار اندکی در باره اعتبار این مقیاس وجود دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین مقیاس اصلاح شده اصلاح شده اشورث (modified modified ashworth scale mmas) با معیار بیومکانیکی شیب کار - سرعت در ارزیابی اسپاستیسیته عضلات اکستانسور زانوی بیماران مبتلا به همی پارزی می - باشد. روش ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 15 issue 5
pages 84- 88
publication date 2013-09
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023